سفارش تبلیغ
صبا ویژن

(وبلاگ علمی وآموزشی مـــعلم درمقطع ابتدایی)

همکاری باهم

    نظر

 

تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

 

 

 

با عرض سلام و تبریک به مناسبت نزدیک شدن  بهار علم و دانش


ایده ی جدید برای همکاری با همکاران گرامی

انجانب سعی دارم  درمحیط این وبلاگ جایی برای اشتراک گذاری فایل و دستاورد های شما همکاران عزیز قرار بدم

به این روش که شما فایل مربوط به ابتدایی شامل نمونه سوال ، اسلاید اموزشی وچک لیست -طرح درس نرم افزار آموزشی ... رو به ایمیل بنده می فرستین و اینجانب هم با ذکر مشخصات و منبع حاصل تلاش شما را در وبلاگم برای همه دوستداران این محیط مجازی  قرار خواهم داد .

مشخصات شامل:

نام طراح  -  نام پایه   -  اسم کتاب  و  ...

ایمیل اینجانب :raisi1360@yahoo.com

همچنین می توانید من را توسط یاهو مسنجر اد و فایل خود را آنلاین ارسال کنید

 

سپاسگزارم


سوالات درس به درس جغرافی پنجم (ازدرس اول تا درس چهارم)

    نظر

سوالات درس 1جغرافیا
الف) پاسخ صحیح را با علامت * مشخص کنید .
1- مرکز استان خوزستان کدام یک از شهرهای زیر است ؟
الف) سنندج 5 ب) اهواز 5 ج) شهرکرد5 د) آبادان 5
2- کدام استان زیر در جنوب شرقی ایران قرار دارد ؟
الف) خوزستان 5 ب) بوشهر 5 ج) کرمان 5 د) سیستان و بلوچستان5
3- کدام استان ایران در شمال تنگه ی هرمز قرار دارد ؟
الف) فارس5 ب) هرمزگان5 ج) سمنان5 د) قم 5
4- دریاچه ی قم با کدام استان زیر ، هم مرز نیست ؟
الف) اصفهان 5 ب) تهران 5 ج) سمنان 5 د) قم 5
5- دریاچه ی هامون در کدام استان ایران قرار دارد ؟
الف)کرمان5 ب) سیستان و بلوچستان 5 ج) خراسان رضوی 5 د) یزد5
6- استان سمنان دارای چند شهرستان می باشد ؟
الف) 3 تا 5 ب)4 تا 5 ج) 5 تا 5 د) 6 تا 5
7- بزرگترین جزیره ی ایران کدام مورد زیر است ؟
الف) خارک 5 ب) کیش 5 ج) قشم 5 د) ابوموسی 5
8- دریاچه ی جازموریان بین کدام استان ها مشترک است ؟
الف) کرمان ، هرمزگان 5 ب) کرمان ، سیستان بلوچستان 5 ج) کرمان ، یزد5
د) هرمزگان ، سیستان و بلوچستان 5
ب) جاهای خالی را با کلمه های مناسب کامل کنید .
1- به مجموعه ی چند شهر و روستا که در کنار هم باشند ، .......................... می گویند .
2- بزرگ ترین و پرجمعیت ترین شهر هر استان را ......................... می نامند .
3- هر استان به چند ................... تقسیم شده است
4- مرکز استان معمولاً با انواع ................... به ......................... دور و نزدیک استان مربوط است .
5- در هر شهرستان تعدادی ................ و ...................... وجود دارد .
6- مرکز استان چهار محال و بختیاری : ......................، کهکیلویه و بویر احمد : ......................و مرکزی : ........................ نام دارد .
7- شهرستان های دامغان ،........................، سمنان و ........................... به استان سمنان تعلق دارند .
8- استان های .........................،........................و.........................در کناره ی دریای خزر قرار دارند.
9- دریاچه ی قم بین سه استان ......................،...........................و........................ قرار دارد .
10- دریاچه ی هامون در سمت ............................ ایران و در نزدیکی کشور ..................... قرار دارد.
ج) پاسخ صحیح را با کشیدن خط به جمله ی مربوط به آن وصل کنید .
- پهناورترین استان ایران می باشد 5 چهار استان 5
-به قسمت های مختلف کشور ایران می گویند 5 بیست و هفت 5
-تعداد استان هایی از ایران که با آب های جنوب هم مرز می باشند5 سه استان 5
- استانی از ایران که به دریا راه ندارد 5 خراسان5
- تعداد استان های کشور ایران 5 سی5
فارس5
شهرستان5
استان5
د) جمله های درست و نادرست را مشخص کنید .
1- خرم آیاد ، مرکز استان بختیاری است . د5 ن5
2- استان اردبیل در شمال غربی ایران قرار دارد د5 ن5
3- استان کرمان ، پهناور ترین استان ایران می باشد . د5 ن5
4- هر استان به چند شهر و روستا تقسیم شده است د5 ن5
5- استان هرمزگان فقط با خلیج فارس ، مرز مشترک دارد . د5 ن5
6- دریاچه ی ارومیه بین استان های آذربایجان شرقی و غربی قرار دارد . د5 ن5
7- جزیره ی قشم متعلق به استان بوشهر می باشد . د5 ن5

هـ) به سوال های زیر پاسخ کامل دهید .
1- مرکز استان چگونه شهری است ؟
2- منظور از « استان » چیست ؟
3- به نظر شما چرا کشور ایران را به چندین استان تقسیم کرده اند؟
4- چرا شهر « سنندج » را به عنوان مرکز استان « کردستان » انتخاب کرده اند ؟
5- به تقسیم بندی هر استان چه می گویند ؟
6- می دانیم که هر شهرستان به قسمت هایی تقسیم شده است . شما نام این قسمت ها را بنویسید .
7- سه ویژگی مهم را که موجب می شود یک شهر را به عنوان « مرکز استان» انتخاب کنید بنویسید .

8-کدام استان های ایران در شمال غربی ایران قرار دارند ؟
9-نام شهرستان های استان محل زندگی خود را بنویسید .
10- چرا هر استان به چند شهرستان تقسیم شده است ؟

درس دوم : جمعیت ایران
1) طبق آخرین آمار ، جمعیت کشور ایران چند نفر است ؟
الف) کمتر از 60 میلیون نفر 5 ب) بیشتر از 70 میلیون نفر 5
ج) کمتر از 50 میلیون نفر 5 د) بیشتر از 60 میلیون نفر 5
2) پر تراکم ترین ناحیه ی آب و هوایی ایران کدام مورد زیر است ؟
الف) ناحیه ی مرکزی ایران 5 ب) ناحیه ی کناره ی دریای خزر 5
ج) ناحیه ی کوهستانی 5 د) ناحیه ی گرم و خشک 5
3- پر جمعیت ترین شهر ایران کدام شهر زیر است ؟
الف) تبریز 5 ب) تهران 5 ج) اصفهان 5 د) مشهد 5
4- پراکندگی جمعیت در کدام جهت ایران از دیگر مناطق بیشتر می باشد ؟
الف) شمال و شمال شرقی 5 ب) مرکزی 5
ج) غرب و جنوب غربی 5 د) جنوب و جنوب شرقی 5
5- کدام یک از شهرهای زیر در قسمت کوهپایه ای قرار دارد ؟
الف) کرمان 5 ب) مشهد 5 ج) زاهدان 5 د) بوشهر 5
6- در کدام ناحیه ی آب و هوایی ایران ، فاصله ی بین شهر ها و روستاها کم می باشد ؟
الف) ناحیه ی معتدل کوهستانی 5 ب) ناحیه مرکزی 5
ج) ناحیه ی گرم و خشک 5 د) ناحیه ی ناره ی دریای خزر 5
ب) جاهای خالی را با کلمه های مناسب کامل کنید .
1- به مجموعه ی افرادی که در یک جا زندگی می کنند ، ......................... می گویند .
2- اگر تعداد افرادی که متولد می شوند از تعداد افرادی که می میرند ، ...................... باشند ، جمعیت کاهش می یابد .
3- وقتی مردم برای ...................... یا ......................... از جایی به جای دیگر می روند ، جمعیت آنها افزایش می یابد .
4- به غیر از تولد ، ........................ یکی دیگر از دلایل افزایش جمعیت است .
5- جمعیت در همه جای ایران به طور یکسان پراکنده .......................... .
6- ناحیه ی ................................. وسعت کمی دارد ولی جمعیت زیادی را در خود جای داده است .
7- در کناره ی دریای خزر ، شهر ها و روستاهای زیادی به فاصله ی ................... از یکدیگر به وجود آمده اند .
8- هر چه از ناحیه ی ..................... ایران به سمت کوهپایه های .................... و البرز پیش برویم ، تعداد شهرها و روستاها افزایش می یابد .
9- تهران ، مشهد و اصفهان ، پر جمعیت شهرهای ایران ، در ...................... قرار دارند .
ج) پاسخ صحیح را با کشیدن خط به جمله ی مربوط به آن وصل کنید .
- تعداد شهرها و رستاها در آن جا بیشتر است 5 مرگ و میر
- آخرین آمارگیری جمعیت ایران در ایران در این سال انجام شد کوهپایه ها
- رابط بین آب های جنوبی ایران می باشد خلیج فارس
- از دلایل کاهش دهنده ی جمعیت هر کشور می باشد 1370
تنگه ی هرمز
1375
دامنه ی کوه ها
مهاجرت
د) جمله های درست و نادرست را مشخص کنید .
1- ناحیه ی مرکزی ایران ، پرجمعیت ترین ناحیه ی ایران می باشد . د5 ن5
2- در ناحیه ی کناره ی دریای خزر به دلیل وسعت کم، جمعیت کمی زندگی می کنند د5 ن5
3- شهرها و روستاهای قسمت کوهپایه ای در کشور ایران پر جمعیت می باشند د5 ن5
4- در نواحی مرکزی ایران تعداد شهرها و روستاها کم می باشد د5 ن5
5- جمعیت در همه جای ایران به طور یکسان پراکنده نشده است د5 ن5
6- در ناحیه ی کناره ی دریای خزر ، باران فراوان می بارد . د5 ن5
هـ) به سوال های زیر پاسخ کامل دهید .
1- چرا در کوهپایه ها تعداد شهرها و روستاها بیشتر است ؟ 4 دلیل بنویسید .
2- با افزایش جمعیت یک روستا یا شهر ، چه مشکلاتی به وجود می آید ؟ ( 4 مورد )

3- چرا در ناحیه ی کناره ی دریای خزر ، جمعیت زیادی ساکن شده اند ؟ ( 4دلیل )
4- با رسم چند آدمک و یک پیکان نشان دهید که جمعیت منطقه ی « الف» رو به افزایش است .

5- چرا فاصله ی شهرها و روستاها در ناحیه ی شمال ( کناره ی دریای خزر ) کم است ؟

6- با رسم آدمک و یک پیکان نشان دهید که جمعیت منطقه ی « الف » رو به کاهش یافتن است
7- چرا پراکندگی جمعیت در نواحی مرکزی ایران ، نسبت به ناحیه ی کناره ی دریای خزر بیشتر است ؟
8- دو دلیل افزایش جمعیت یک منطقه را بنویسید .
9- « جمعیت » و « مهاجرت» را به طور ساده تعریف کنید .

10- پراکندگی جمعیت در نواحی مرکزی چه تفاوتی با ناحیه ی کناره ی خزر دارد ؟ چرا ؟
11- روستاهای شهر کرمان کم جمعیت تر است یا روستاهای شهر تبریز ؟ چرا ؟
12- به چه دلایلی ممکن است جمیعت یک منطقه کاهش یابد ؟

سوالات مربوط به درس 3 : کشاورزی و دامپروری در ایران
الف) پاسخ صحیح را با علامت * مشخص کنید .
1- مهمترین محصولات کشاورزی ایران که در بیشتر نواحی ایران کشت می شوند کدامند ؟
الف) برنج ، چای5 ب) گندم ، برنج 5 ج) جو ، برنج 5 د) گندم ، جو 5
2- کشت گندم و جود در ایران به چه صورتی است ؟
الف) فقط دیم 5 ب) فقط آبی 5 ج) هر دو صورت دیم و آبی 5 د) بیشتر به صورت دیم5
3- کدام گیاه زیر به خاک حاصل خیر و آبرفتی و آب فراوان نیاز دارد؟
الف) گندم 5 ب) چای 5 ج) جو 5 د) برنج 5
4- مهم ترین ناحیه ی تولید چای در کشور ایران کدام استان زیر است ؟
الف) گلستان 5 ب) مازندران 5 ج) گیلان5 د) سمنان 5
5- محصولات صادراتی کشور ایران کدام اند ؟
الف) پسته ، چای 5 ب) خرما ، پسته5 ج) گندم ، جو 5 د) برنج ، جو5
6- دامپروری ، کار اصلی کدام گروه از مردم ایران می باشد ؟
الف) روستائیان 5 ب) برخی از شهرنشینان5 ج) برخی از کشاورزان 5 د) عشایر5
7- محصول نیشکر در کدام استان ایران به دست می اید ؟
الف) گلستان 5 ب) خوزستان 5 ج) گیلان5 د) هرمزگان 5
8- محصول مخصوص استان کرمان ، کدام مورد زیر است ؟
الف) جو5 ب) خرما5 ج) چغندر قند 5 د) گندم 5
9- کدام محصول زیر ، بیشتر در نواحی گرمسیری ایران به دست می آید ؟
الف) جو 5 ب) خرما5 ج) چغندر قند 5 د) گندم 5
10- کدام محصول زیر ، یک کشت آبی است ؟
الف) گندم 5 ب) جو 5 ج) برنج 5 د) هر سه مورد 5
ب) جاهای خالی را با کلمه های مناسب کامل کنید .
1- ما انسان ها غذای خود را از ....................... و ............................ به دست می آوریم .
2- انسان برای ادامه ی زندگی خود به ........................... نیاز دارد .
3- هر بخش از کشور ما با توجه به نوع ..................... و ..................... برای کشت بعضی از محصولات کشاورزی مناسب تر است .
4- کشت گندم و جو به دو روش ...................... و ...................... صورت می گیرد .
5- کشت ..................... نیاز به آبیاری دارد ولی کشت ............................. وابسته به آب باران است
6- بیشتر برنج ایران در شمال کشور و در استان های ......................... و ...................... کشت می شود .
7- استان ............................. مهم ترین ناحیه ی تولید چای در کشور ایران است .
8- بیشتر روستائیان ایران در کنار کار کشاورزی به .......................... نیز مشغولند و تعدادی دام را نگهداری می کنند .
9- کار اصلی ایلات ایران .......................... است .
10- ایلات و عشایر برای یافتن ........................ مناسب در فصل ......................... به قشلاق ......................... می روند .
11- در نزدیکی بیشتر شهرهای بزرگ و پر جمعیت کشور ما ........................ و مرغداری های بزرگ .............................. به وجود آمده اند .
12- ایلات و عشایر در فصل تابستان به .................................. (..............................) کوچ می کنند .
13- دامپروری های صنعتی و پیشرفته ...................... و ............................ مورد نیاز شهرهای اطراف خود را تولید می کنند .
14- گیاه چای به .......................... فراوان نیاز دارد .
15- به تازگی کشت محصول ............................ در استان خوزستان آغاز شده است .
ج) پاسخ صحیح را با کشیدن خط به جمله ی مربوط به آن وصل کنید .
- در این کشت ، کشاورز بذر را می کارد ، اما آن را آبیاری نمی کند 5 گلستان5
- این محصول در استان مازندران و گیلان بیشتر کشت می شود 5 ییلاق 5
- بهترین پنبه متعلق به این استان است 5 آبی5
- توقفگاه زمستای ایلات و عشایر نامیده می شود . 5 مازندران 5
برنج5
دیم 5
قشلاق5
د) جمله های درست و نادرست را مشخص کنید .
1- در دامپروری های صنعتی ، تولید محصول با استفاده از ماشین و ابزار صورت می گیرد . د5 ن5
2- بیشتر نیشکر ایران در جنوب غربی ایران کشت می شود . د5 ن5
3- خرما به رطوبت فراوان نیاز دارد . د5 ن5
4- ایلات و عشایر در فصل تابستان به مناطق ییلاقی می روند . د5 ن5
5- کشت دیم در مناطق گرم و خشک ایران رواج دارد د5 ن5
6- در گذشته ، وسایل کشاورزی بسیار ساده بوده است د5 ن5
هـ) به سوال های زیر پاسخ کامل دهید .
1- چرا در کشور ایران ، محصولات کشاورزی متنوعی به دست می آید ؟
2- به نظر شما کدام نواحی ایران برای کشت دیم مناسب نیستند ؟ چرا ؟
3- گیاه برنج به چه شرایطی برای رشد نیاز دارد ؟
4- در گذشته ، انسان برای کشاورزی ، بیشتر از چه نوع نیروهایی استفاده می نمود ؟
5- امروزه برای انجام دادن کارهای کشاورزی از چه وسایلی استفاده می کنند ؟
6- امروزه از ماشین و ابزار پیشرفته در همه ی کارهای کشاورزی استفاده می شود . شما چند مثال بزنید .
7- استفاده از ابزار پیشرفته و ماشین چه تأثیری بر تولید محصولات کشاورزی دارد ؟
8- در کشور ایران دامپروری به سه شکل رواج دارد . آن ها را نام ببرید .
9- چرا عشایر کوچ می کنند ؟
10- در دامپروری ها و مرغداری های صنعتی ، تولید محصول چگونه صورت می گیرد ؟
11- چرا انسان به غذا نیاز دارد ؟
12- چرا انسان برای ادامه ی زندگی خود به کشاورزی نیاز دارد ؟
13- چرا در اطراف شهرهای بزرگ ، دامپروری های صنعتی به وجود می آیند ؟
14- تفاوت کشت دیم و ابی را بنویسید ؟
15- برای هر کشت زیر چند مثال بزنید .
کشت دیم :
کشت آبی:
16- ایلات و عشایر چند بار در طول سال کوچ می کنند ؟
17- در اطراف محل زندگی شما ، کدام محصول کشاورزی یا دامپروری به مقدار زیاد تولید می شود؟

سوالات مربوط به درس 4 : انرژی نفت و گاز
الف) پاسخ صحیح را با علامت * مشخص کنید .
1-مهمترین منابع انر‍‍زی که سوخت نامیده می شوند ، کدام مورد زیر می باشد ؟
الف) نفت ، گاز ، زغال سنگ5 ب) نفت ، زغال سنگ ، بنزین 5
ج) نفت ، گاز ، بنزین 5 د) نفت ، بنزین ، چوب 5
2- بیشتر منابع نفت ایران در کدام طرف ایران قرار دارد؟
الف) جنوب 5 ب) غرب 5 ج) جنوب شرقی 5 د) جنوب غربی 5
3- استان نفت خیز ایران، کدام استان زیر است ؟
الف) قم 5 ب) خوزستان 5 ج) ایلام5 د) بوشهر 5
4- مهم ترین پالایشگاه نفت ایران چه نام دارد؟
الف) پالایشگاه تهران ب) پالایشگاه شیراز 5 ج) پالایشگاه آبادان5 د) پالایشگاه تبریز5
5- منطقه ی گاز خیز « کنگان» متعلق به کدام استان زیر می باشد ؟
الف) خوزستان 5 ب) هرمزگان 5 ج) بوشهر 5 د) خراسان 5
6- در استان خراسان رضوی ، کدام منطقه ی گاز خیز زیر قرار دارد ؟
الف) خانگیران 5 ب) سرخون 5 ب) کنگان 5 د) عسلویه 5
7- استانی که هم منابع نفت دارد و هم منابع گاز ، کدام مورد زیر است ؟
الف) بوشهر 5 ب) خراسان رضوی 5 ج) خوزستان 5 د) ایلام 5
ب) جاهای خالی را با کلمه های مناسب کامل کنید .
1- نفت ، گاز و بنزین از مهمترین منابع انرژی هستند و .............................. نامیده می شوند .
2- کشور ایران از نظر داشتن منابع ...................... و .......................... در جهان اهمیت خاصی دارد .
3- کشور ایران یکی از مهمترین ........................... و ............................ نفت در جهان است .
4- نفت خام در ......................... داخلی کشور تصفیه می شود و سپس به مصرف ..................... و ........................ می رسد .
5- از مهمترین منابع گاز ایران ، منابع پارس جنوبی ( ................................ ) در آب های ................... می باشد .
6- ناحیه ی ........................ در استان خوزستان و ناحیه ی ........................... در استان خراسان رضوی از منابع گاز خیز ایران می باشند .



ج) پاسخ صحیح را با کشیدن خط به جمله ی مربوط به آن وصل کنید .
- سرخون ، منطقه ی گاز خیز مربوط به این استان است . خارک
- این جزیره دارای منابع نفت خیز می باشد . خانگیران
- منطقه ی گازی معروف استان خوزستان می باشد . هرمزگان
- استانی که هم دارای منابع گاز فراوان و دارای منابع نفت ایران قشم
بوشهر
آغاجاری
خوزستان

د) جمله های درست و نادرست را مشخص کنید .
1- بخش کمی از نفت خام کشور ما به سایر کشورهای جهان صادر می شود . د5 ن5
2- در استان ایلام ، پالایشگاه نفت وجود ندارد . د5 ن5
3- بیشتر منابع گاز ایران در جنوب غربی کشور قرار دارد . د5 ن5
4- در آب های خلیج فراس ، منابع نفتی وجود دارد . د5 ن5
هـ) به سوال های زیر پاسخ کامل دهید .
1- نام شش پالایشگاه کشور ایران را بنویسید .
2- چرا باید در مصرف سوخت هایی مانند نفت و گاز صرفه جویی کنیم ؟
3- اگر برای چند روز نفت ، گاز و بنزین نباشد ، چه اتفاقاتی می افتد ؟ 4 مورد نام ببرید .
4- برای صرفه جویی در مصرف سوخت ، چه پیشنهادهایی دارید ؟
5- منابع مهم نفت خام در کدام استان ها و مناطق ایران وجود دارد ؟
6- نفت خامی که در پالایشگاه های داخلی کشور تسویه می شود ، به چه مصارفی می رسد ؟
7- نام چند منبع تولید انرژی را که می شناسید ، بنویسید .
8- تعریف ساده برای « سوخت » بنویسید .
9- مهم ترین منابع گازی ایران در کدام استان قرار گرفته اند ؟
و) نمودار زیر را کامل کنید .
منطقه های دارای گاز در کشور ایران :
-------------- در استان خراسان رضوی
پارس جنوبی یا عسلویه در ------------------
-------------- در استان هرمزگان
آغاجاری در --------------------

 

 


مراسم ازدواح دربلوچستان

بلوچ ها و جغرافیایی که در آن زندگی می کننداز وسعت جغرافیایی که بلوچ ها در آن زندگی می کنند همین بس که در محدوده ای ما بین ایران، پاکستان و افغانستان محصور است. اما آنچه در این نوشتار مد نظر است متوجه بخشی است که در ایران واقع شده است و به نوعی در استان سیستان و بلوچستان شناخته می شود. منطقه ای که به «مکُران» موسوم بوده و همچنان نیز بلوچستان ایران به دو بخش «سرحد» و «مکُران» خوانده می شود. سرحدات شامل جنوب سیستان تا شمال ایرانشهر کنونی و شهرهایی چون زاهدان و خاش بوده است. مکُران نیز با مرکزیت «بمپور» تا دریای عمان گسترده بوده است. درباره وجه تسمیه مکُران در دانشنامه آزاد ویکی پدیا در اینترنت آمده است:« در مورد معانی مکُران نظرات متفاوتی وجود دارد مثلا مکران به معنی باتلاق یا مکران به معنی معنی ماهی خواران، اما به نظر می رسد اطلاعات در مورد ساکنین مکُران کامل نیست و نمی توان به طور قطع در مورد وجه تسمیه مکران سخن گفت.»
اما ساکنان سرزمین مکُران به درخت خرما(نخل)، مک یا مچ می گویند. بنابراین مکُران به معنای سرزمین درختان خرما یا همان نخلستان است که با توجه به اینکه در منطقه ایرانشهر، سرباز، نیکشهر، سراوان و چابهار نخل بسیار است و انواعی از خرما در این منطقه به دست می آید این معنی قابل قبول است.
مردم بلوچستان از قوم بلوچ، ریشه در تاریخ این سرزمین یعنی ایران دارند. آنها مسلمانند و سنی مذهب. درباره قوم بلوچ در دانشنامه آزاد ویکی پدیا در اینترنت نوشته شده است :« نخستین ظهور بلوچان در آثار تاریخی در کتاب حدودالعالم(892 م
/ 372ق) و نی در مقدسی حدود ( 985م/ 375 ق) با نام بلوص است. در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمده است. در کتاب های جغرافیایی از این قوم ( همراه با طایفه کوچ یا قفض) در حدود کرمان یاد می شود. پس از آن بر اثر عوامل تاریخی این قوم به کناره های دریای عمان رسیده و در همان جا اقامت کردند.»

*زمان عروسی بلوچ ها معمولا در بهار ازدواج می کنند؛ بهارگاه. این زمان البته تا زمان رسیدن خرما به عنوان محصول مهم و استراتژیک آنها متغییر است و به همین دلیل عروسی های بلوچی تا شهریورماه نیز ادامه دارد.

* مراحل عروسی
مراسم ازدواج در بلوچ ها نیز تابع رسم و رسوم ایرانی است و تفاوت هایی جزیی در اجرا دارد. این تفاوت ها شاید در نحوه خواندن آن رسم نمود پیدا کند وگرنه همین وقایع برای عروسی در سایر اقوام نیز اتفاق می افتد. بنابراین بر اساس رسم بلوچ ها می توان در عروسی های کنونی نیز 8 مرحله را که در ادامه آمده است دید. «گِندونِن»( به کسر گاف و نون) ، «هِبَرجنی» که به نوعی همان بله برون است. «بربند مال» که مراسمی برای تعیین مال عروس و مهریه است. «جُل بندی» که در آن عروس برای رفتن به مراسم عروسی بسط می نشیند و نباید کسی او را در این مدت ببیند. «حِنا دوزوکی» که حنابندان غیررسمی پیش از شب حنابندان است. «حِنا راستکی» که مراسم حنابندان اصلی است. «سرآپی» یا «سرآب» و «مشاطه» که به آماده کردن عروس و داماد مربوط است. و سرانجام «شب یکجایی» که در آن داماد و عروس یکخانه می شوند و زندگی مشترک از این نقطه آغاز می شود.
* «گِندونِن»؛ «گِند» در بلوچی به معنای دید و«نِن» نیز به معنای نشستن است. بنابراین، این عنوان بر مراسمی گذارده شده است که در آن بزرگان خانواده پسر نزد خانواده دختر می روند و در مجلسی که گرد هم آمده اند موضوع علاقه مندی خانواده پسر به دختر آن خانواده را اعلام و خواستگاری را اعلام می کنند. به طور معمول و به شکل کاملا سنتی همچنان پسرهای بلوچ بر اساس توصیه خانواده ازدواج می کنند. مادر و در کل خانواده پسر دختری را مد نظر قرار می دهد و سپس برای آغاز مراحل عروسی این موضوع در مراسم گِندونِن مطرح می شود. گاه خانواده پسر برای طرح این موضوع باید به سراغ کدخدای محل سکونت خانواده دختر بروند و گاه باید ریش سفید یا بزرگ محل یا فامیل این مهم را به انجام برساند. به هنگام برپایی مراسم گِندونِن نیز با توجه به وسع خانواده بزرگانی به مجلس حضور می یابند که نشان از بزرگی خانواده پسر داشته باشد. گاه ممکن است برای نشان دادن شان خانواده تعداد نفرات به 100 و بیش از آن نیز برسد. در این مرحله مراسم «حلقه کنان» کخ نوعی نشان گذاری بر عروس است نیز به اجرا گذارده می شود و خانواده داماد حلقه ای انگشتری به همراه ساعت و طلا به عروس هدیه می دهند.
*«هِبَرجنی»؛ به همان مراسم «بله برون» گفته می شود و اساس عروسی و زندگی مشترک در این مرحله بنا گذاشته می شود. به عبارت دیگر پس از خواستگاری در این مراسم پاسخ مثبت خانواده دختر اعلام و سایر برنامه ریزی ها از اینجا آغاز می شود.
*«بربند مال»؛ در مراسم بربندمال اقوام درجه یک طرفین حضور دارند. اگر خانواده های برای شخص خاصی احترام خاصی قائل باشند او را نیز دعوت می کنند تا در مراسم بربندمال به موضوع تعیین مهریه بپردازند. البته گاه ممکن است همه مراحل «گند و نن»، «هبرجنی» و « بربندمال» در یک مراسم به اجرا درآید. معمولا مهریه عروس را پول نقد تعیین می کنند. اما در مناطقی چون سرباز گاه دیده می شود که نخل خرما نیز به عنوان مهر عروس تعیین شده است. در خاش نیز که به عنوان سرحدات در بلوچستان شناخته می شود به سبب رونق دامداری شتر و گاو نیز به عنوان تعیین مهریه مورد نظر قرار دارند. رسم در میان بلوچ ها این است که طلا را به عنوان مال عروس به داماد هدیه می کند. این رسم با هدیه 20 مثقال تا 2 کیلو طلا به اجرا درمی آید. گاه خانواده عروس برگزاری مراسم عروسی را به تحویل طلاها منوط می کند. گاه نیز بخشی از طلا هدیه داده می شود و مابقط در نکاح نامه قید می شود. بر خلاف مهریه که در میان بلوچ ها نه کسی داده و نه کسی گرفته و حتی به هنگام طلاق نیز زنان معمولا مهریه خود را می بخشند این طلاها را حتما رد و بدل می کنند.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد زمان عروسی را نیز در این مرحله تعیین می کنند. زمان عروسی بلوچی معمولا بعد از اسفندماه است. «بهارگاه» اصطلاحی است که بلوچ ها به کار می برند. البته عروسی هایی هم هست که در چله تابستان یا زمستان انجام شده اما عموما به فصل بهار تا زمان برداشت خرما برای انجام عروسی توجه دارند.
*«جُل بندی»؛ جل در میان بلوچ ها پارچه ای دست دوخت است. معمولا بافته می شود و با سوزن دوزی بلوچی و آینه کاری تزیین می شود. از این پارچه صنایع دستی که جل خوانده می شود به عنوان پرده استفاده می شود. مراسم عروسی بلوچی با جل بندی رنگ و رویی به خود می گیرد و جدی تر می شود. معمولا روز اول عروسی با جل بندی آغاز می شود. قبلا 7 شبانه روز عروسی برقرار بوده است اما اینک به سبب مخارج سنگین معمولا در 3 شبانه روز جمع بندی می شود. بنابراین معمولا روز اول با جل بندی آغاز می شود. جل بندی با حضور خانواده درجه یک عروس و داماد در خانه عروس انجام می گیرد. معمولا گوسفندی نیز در این مرحبه قربانی می شده است. بعد اتاقی را برای استقرار عروس در نظر می گیرند و همان پارچه آذین شده که جل خوانده می شود را به دو سوی دیوار وصل می کنند و فضایی حائل را در یک اتاق به وجود می آورند که عروس باید تا زمان مراسم یکجایی پشت این جل دور از نظرها منتظر بماند. بلوچ ها معتقدند این رسم برای دور نگاه داشتن عروس از جادو و نظر بوده است. در فاصله جل بندی تا پایان مراسم عروسی، عروس را کسی به جز نزدیکان خاص و محرمان نمی بیند. در زمان رفع حاجت نیز او باید به همراه دو تن از نزدیکان و اقوام همراهی شود و باید نقابی بر چهره داشته باشد.
*«حِنا دوزوکی» یا حنا دوزوکا؛ مراسم حنا دوزوکی مراسمی فرعی در عروسی های بلوچی محسوب می شود. همانطور که از عنوانش هم به ذهن متبادر می شود گویا این مراسم به شکل دزدکی برگزار می شود! در این مراسم خانواده های طرفین هرکدام روی سر داماد و عروس حنا می گذارند و این کار را با قرار دادن حنا روی پول انجام می دهند. گاهی در این مراسم هزینه عروسی از سوی اقوام و فامیل پشتیبانی مالی می شود. البته این پشتیبانی مالی در دفتری ثبت می شود تا داماد در آینده در سایر عروسی های افرادی که به او کمک کرده اند حاضر شده و او نیز در این امر خیر شریک شود.
فردای مراسم حنادوزوکی مراسم دعوت از اقوام و بستگان آغاز می شود. به طور معمول عده ای از زنان و مردان فامیل داوطلب می شوندو به سراغ دیگر بستگان در روستاها و آبادی ها و همین طور شهرهای دیگر می روند. آنها در خانه بستگان را می زنند و چنددقیقه ای را در باب عروسی توضیح داده و سپس آن خانواده را دعوت می کنند. اگر به خانه ای مراجعه شد و کسی حضور نداشت، دعوت کننده دو چوب را به شکلی خاص جلوی در خانه مورد نظر قرار می دهد که در مراجعه صاحب خانه او متوجه شود کسی به قصد دعوت برای عروسی مراجعه کرده بوده است.
*«حِنا راستکی»؛ به مراسم اصلی حنابندان اتلاق می شود. معمولا با ساز و آهنگ خاص همراه است و از اینجای کار به بعد نبض کارها برای رسیدن به مراسم عروسی تندتر می زند. دعوتی ها در این مرحله دیگر باید نهایی شده باشد. همه وسایل عروسی در این مرحله آماده است. حنابندان عروس و داماد شروع می شود. ولی هرکدام جداگانه در محل متفاوت. هر کدام از عروس و داماد توسط بستگان حنا گذاشته می شوند. معمولا دستها حنا بسته می شود. شب حنابندان را تا صبح بیدار می مانند و ولیمه عروسی را در همین شب تدارک می بینند و آشپزی برای میهمانان عروسی از این شب آغاز می شود.
*«سرآپی» و«مشاطه»؛ در عروسی بلوچی عروس را نزد داماد نمی برند و به اصطلاح «عروس کِشان » ندارند و در عوض این داماد است نزد عروس می رود. بنابراین ماشین عروس هم در زمان کنونی نداریم بلکه ماشین داماد داریم! معمولا با توجه به اهمیت آب در زندگی بلوچ ها و نقشی که در حیات برای آن قائلند و اهمیتی که در زندگی آنان دارد داماد را به نزدیکترین قنات یا رودخانه جاری می بردند و در آنجا خانواده داماد او را در آب استحمام می کردند. در حال حاضر نیز ابتدا داماد به سلمانی یا آرایشگاه می رود و سپس به رودخانه و قنات می روند. برای مثال در ایرانشهر معمولا دامادها را به رودخانه دامن در شمال این شهر می برند. در همین زمان نیز عروس را برای مراسم عروسی آماده می کنند. این قسمت را مشاطه می گویند که تغییر شکل یافته کلمه «مطاشه» به معنای آرایشگر و سلمانی در زبان عربی است. مشاطه بعد از آماده کردن عروس و آرایش او وقتی مراسم عروسی در حال آغاز است چیزی به عنوان هدیه می گیرد و نقاب از چهره عروس برمی دارد و به این ترتیب مراسم جل بندی و احتزار او نیز پایان می یابد.
*«شب یکجایی»؛ مراسم عروسی که آغاز می شود اگر خطبه خوانده نشده باشد این قسمت نیز به اجرا درمی آید که در قسمت بعدی شرح خطبه خواندن نیز آمده است. ولی معمولا خطبه عقد قبلا خوانده شده است. بعد از مراسم عروس و داماد در خانه پدرزن یکجا می شوند و به اصطلاح خود آنها شب یکجایی رقم می خورد که آغاز زندگی مشترک و زناشویی است. عروس و داماد بدین ترتیب در خانه پدرزن زندگی خود را آغاز می کنند و معمولا تا 4 روز در خانه پدرزن مستقر هستند. بعد از مراسم شب یکجایی و در واقع روز بعد از عروسی مراسم «مبارکیان صبا» برگزار می شود که اقوام برای تبریک گفتن به عروس و داماد نزد آنان می روند. عروس و داماد نیز بعد از روز چهارم بعد از عروسی به خانه پدر داماد می روند و در آنجا میهمانی دیگری داده می شود. اگر قرار باشد که عروس و داماد در خانه پدر داماد زندگی را ادامه دهند با این مراسم این اتفاق روی خواهد داد و در غیر این صورت تا مدتی که گاه تا یکسال و بیشتر ادامه پیدا می کند عروس و داماد در خانه عروس مستفر خواهند بود. این موضوع کاملا به توافق طرفین و توانمندی داماد بستگی دارد.

سفره عقد و جهیزیه
در عروسی بلوچی سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد. بلوچ ها مراسم عقد را معمولا در مسجد برگزار کرده اند و در حال حاضر نیز این مراسم همچنان ممکن است در مسجد و بدون هیچ تشریفاتی به جاآورده شود. اما اینک علاوه بر مسجد در خانه نیز مراسم عقد به اجرا گذاشته می شود. به هنگام خواندن خطبه عروس به طور مستقیم به داماد «بله» نمی گوید. وقتی عاقد برای خواندن خطبه به خانه داماد می رود یک نفر را به خانه عروس می فرستد تا عروس شخصی را به عنوان وکیل تعیین کند. این وکیل به طور معمول از خانواده پدری عروس تعیین می شود. عروس معمولا عموی بزرگ یا پدر خود را به عنوان وکیل معرفی می کند. سپس با تعیین وکیل عاقد از داماد و از وکیل عروس درباره مهریه و نکاح می پرسد و بعد خطبه را می خواند. در عروسی بلوچی هیچ خبری از جهیزیه نیست. بنابراین هیچ خانواده ای نگران خرید وسایل خانه برای دختران خود نیستند. در عوض تمام وسایل زندگی را باید پسر تامین کرده باشد. از لحاف و وسایل خواب که معمولا رسم است تا دیگر اقلام لازم و ضروری برای زندگی. در عوض اتفاقی دیگری روی می دهد. داماد بعد از مراسم عروسی و شب یکجایی، در خانه پدرزن اقامت می کند. این اقامت گاه تا یکسال ادامه پیدا می کند و جنبه بدی در اذهان ندارد. گاه نیز داماد خانه و اسباب زندگی را فراهم کرده و در خانه خود زندگی را آغاز می کند. به طور معمول زندگی به صورت فرادا آغاز نمی شود و عروس و داماد بلوچ، با خانواده عروس یا داماد زندگی را آغاز می کنند تا کمبودها و نواقص زندگی اشان کمرنگ تر جلوه کند و به مرور حل و فصل شود و بعد که داماد استطاعت گرفتن جایی برای اقامت را یافت آن وقت مستقل می شوند.

* بلوچ ها و جغرافیایی که در آن زندگی می کننداز وسعت جغرافیایی که بلوچ ها در آن زندگی می کنند همین بس که در محدوده ای ما بین ایران، پاکستان و افغانستان محصور است. اما آنچه در این نوشتار مد نظر است متوجه بخشی است که در ایران واقع شده است و به نوعی در استان سیستان و بلوچستان شناخته می شود. منطقه ای که به «مکُران» موسوم بوده و همچنان نیز بلوچستان ایران به دو بخش «سرحد» و «مکُران» خوانده می شود. سرحدات شامل جنوب سیستان تا شمال ایرانشهر کنونی و شهرهایی چون زاهدان و خاش بوده است. مکُران نیز با مرکزیت «بمپور» تا دریای عمان گسترده بوده است. درباره وجه تسمیه مکُران در دانشنامه آزاد ویکی پدیا در اینترنت آمده است:« در مورد معانی مکُران نظرات متفاوتی وجود دارد مثلا مکران به معنی باتلاق یا مکران به معنی معنی ماهی خواران، اما به نظر می رسد اطلاعات در مورد ساکنین مکُران کامل نیست و نمی توان به طور قطع در مورد وجه تسمیه مکران سخن گفت.»
اما ساکنان سرزمین مکُران به درخت خرما(نخل)، مک یا مچ می گویند. بنابراین مکُران به معنای سرزمین درختان خرما یا همان نخلستان است که با توجه به اینکه در منطقه ایرانشهر، سرباز، نیکشهر، سراوان و چابهار نخل بسیار است و انواعی از خرما در این منطقه به دست می آید این معنی قابل قبول است.
مردم بلوچستان از قوم بلوچ، ریشه در تاریخ این سرزمین یعنی ایران دارند. آنها مسلمانند و سنی مذهب. درباره قوم بلوچ در دانشنامه آزاد ویکی پدیا در اینترنت نوشته شده است :« نخستین ظهور بلوچان در آثار تاریخی در کتاب حدودالعالم(892 م
/ 372ق) و نی در مقدسی حدود ( 985م/ 375 ق) با نام بلوص است. در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمده است. در کتاب های جغرافیایی از این قوم ( همراه با طایفه کوچ یا قفض) در حدود کرمان یاد می شود. پس از آن بر اثر عوامل تاریخی این قوم به کناره های دریای عمان رسیده و در همان جا اقامت کردند.»

*زمان عروسیبلوچ ها معمولا در بهار ازدواج می کنند؛ بهارگاه. این زمان البته تا زمان رسیدن خرما به عنوان محصول مهم و استراتژیک آنها متغییر است و به همین دلیل عروسی های بلوچی تا شهریورماه نیز ادامه دارد.

* مراحل عروسی
مراسم ازدواج در بلوچ ها نیز تابع رسم و رسوم ایرانی است و تفاوت هایی جزیی در اجرا دارد. این تفاوت ها شاید در نحوه خواندن آن رسم نمود پیدا کند وگرنه همین وقایع برای عروسی در سایر اقوام نیز اتفاق می افتد. بنابراین بر اساس رسم بلوچ ها می توان در عروسی های کنونی نیز 8 مرحله را که در ادامه آمده است دید. «گِندونِن»( به کسر گاف و نون) ، «هِبَرجنی» که به نوعی همان بله برون است. «بربند مال» که مراسمی برای تعیین مال عروس و مهریه است. «جُل بندی» که در آن عروس برای رفتن به مراسم عروسی بسط می نشیند و نباید کسی او را در این مدت ببیند. «حِنا دوزوکی» که حنابندان غیررسمی پیش از شب حنابندان است. «حِنا راستکی» که مراسم حنابندان اصلی است. «سرآپی» یا «سرآب» و «مشاطه» که به آماده کردن عروس و داماد مربوط است. و سرانجام «شب یکجایی» که در آن داماد و عروس یکخانه می شوند و زندگی مشترک از این نقطه آغاز می شود.
* «گِندونِن»؛ «گِند» در بلوچی به معنای دید و«نِن» نیز به معنای نشستن است. بنابراین، این عنوان بر مراسمی گذارده شده است که در آن بزرگان خانواده پسر نزد خانواده دختر می روند و در مجلسی که گرد هم آمده اند موضوع علاقه مندی خانواده پسر به دختر آن خانواده را اعلام و خواستگاری را اعلام می کنند. به طور معمول و به شکل کاملا سنتی همچنان پسرهای بلوچ بر اساس توصیه خانواده ازدواج می کنند. مادر و در کل خانواده پسر دختری را مد نظر قرار می دهد و سپس برای آغاز مراحل عروسی این موضوع در مراسم گِندونِن مطرح می شود. گاه خانواده پسر برای طرح این موضوع باید به سراغ کدخدای محل سکونت خانواده دختر بروند و گاه باید ریش سفید یا بزرگ محل یا فامیل این مهم را به انجام برساند. به هنگام برپایی مراسم گِندونِن نیز با توجه به وسع خانواده بزرگانی به مجلس حضور می یابند که نشان از بزرگی خانواده پسر داشته باشد. گاه ممکن است برای نشان دادن شان خانواده تعداد نفرات به 100 و بیش از آن نیز برسد. در این مرحله مراسم «حلقه کنان» کخ نوعی نشان گذاری بر عروس است نیز به اجرا گذارده می شود و خانواده داماد حلقه ای انگشتری به همراه ساعت و طلا به عروس هدیه می دهند.
*«هِبَرجنی»؛ به همان مراسم «بله برون» گفته می شود و اساس عروسی و زندگی مشترک در این مرحله بنا گذاشته می شود. به عبارت دیگر پس از خواستگاری در این مراسم پاسخ مثبت خانواده دختر اعلام و سایر برنامه ریزی ها از اینجا آغاز می شود.
*«بربند مال»؛ در مراسم بربندمال اقوام درجه یک طرفین حضور دارند. اگر خانواده های برای شخص خاصی احترام خاصی قائل باشند او را نیز دعوت می کنند تا در مراسم بربندمال به موضوع تعیین مهریه بپردازند. البته گاه ممکن است همه مراحل «گند و نن»، «هبرجنی» و « بربندمال» در یک مراسم به اجرا درآید. معمولا مهریه عروس را پول نقد تعیین می کنند. اما در مناطقی چون سرباز گاه دیده می شود که نخل خرما نیز به عنوان مهر عروس تعیین شده است. در خاش نیز که به عنوان سرحدات در بلوچستان شناخته می شود به سبب رونق دامداری شتر و گاو نیز به عنوان تعیین مهریه مورد نظر قرار دارند. رسم در میان بلوچ ها این است که طلا را به عنوان مال عروس به داماد هدیه می کند. این رسم با هدیه 20 مثقال تا 2 کیلو طلا به اجرا درمی آید. گاه خانواده عروس برگزاری مراسم عروسی را به تحویل طلاها منوط می کند. گاه نیز بخشی از طلا هدیه داده می شود و مابقط در نکاح نامه قید می شود. بر خلاف مهریه که در میان بلوچ ها نه کسی داده و نه کسی گرفته و حتی به هنگام طلاق نیز زنان معمولا مهریه خود را می بخشند این طلاها را حتما رد و بدل می کنند.
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد زمان عروسی را نیز در این مرحله تعیین می کنند. زمان عروسی بلوچی معمولا بعد از اسفندماه است. «بهارگاه» اصطلاحی است که بلوچ ها به کار می برند. البته عروسی هایی هم هست که در چله تابستان یا زمستان انجام شده اما عموما به فصل بهار تا زمان برداشت خرما برای انجام عروسی توجه دارند.
*«جُل بندی»؛ جل در میان بلوچ ها پارچه ای دست دوخت است. معمولا بافته می شود و با سوزن دوزی بلوچی و آینه کاری تزیین می شود. از این پارچه صنایع دستی که جل خوانده می شود به عنوان پرده استفاده می شود. مراسم عروسی بلوچی با جل بندی رنگ و رویی به خود می گیرد و جدی تر می شود. معمولا روز اول عروسی با جل بندی آغاز می شود. قبلا 7 شبانه روز عروسی برقرار بوده است اما اینک به سبب مخارج سنگین معمولا در 3 شبانه روز جمع بندی می شود. بنابراین معمولا روز اول با جل بندی آغاز می شود. جل بندی با حضور خانواده درجه یک عروس و داماد در خانه عروس انجام می گیرد. معمولا گوسفندی نیز در این مرحبه قربانی می شده است. بعد اتاقی را برای استقرار عروس در نظر می گیرند و همان پارچه آذین شده که جل خوانده می شود را به دو سوی دیوار وصل می کنند و فضایی حائل را در یک اتاق به وجود می آورند که عروس باید تا زمان مراسم یکجایی پشت این جل دور از نظرها منتظر بماند. بلوچ ها معتقدند این رسم برای دور نگاه داشتن عروس از جادو و نظر بوده است. در فاصله جل بندی تا پایان مراسم عروسی، عروس را کسی به جز نزدیکان خاص و محرمان نمی بیند. در زمان رفع حاجت نیز او باید به همراه دو تن از نزدیکان و اقوام همراهی شود و باید نقابی بر چهره داشته باشد.
*«حِنا دوزوکی» یا حنا دوزوکا؛ مراسم حنا دوزوکی مراسمی فرعی در عروسی های بلوچی محسوب می شود. همانطور که از عنوانش هم به ذهن متبادر می شود گویا این مراسم به شکل دزدکی برگزار می شود! در این مراسم خانواده های طرفین هرکدام روی سر داماد و عروس حنا می گذارند و این کار را با قرار دادن حنا روی پول انجام می دهند. گاهی در این مراسم هزینه عروسی از سوی اقوام و فامیل پشتیبانی مالی می شود. البته این پشتیبانی مالی در دفتری ثبت می شود تا داماد در آینده در سایر عروسی های افرادی که به او کمک کرده اند حاضر شده و او نیز در این امر خیر شریک شود.
فردای مراسم حنادوزوکی مراسم دعوت از اقوام و بستگان آغاز می شود. به طور معمول عده ای از زنان و مردان فامیل داوطلب می شوندو به سراغ دیگر بستگان در روستاها و آبادی ها و همین طور شهرهای دیگر می روند. آنها در خانه بستگان را می زنند و چنددقیقه ای را در باب عروسی توضیح داده و سپس آن خانواده را دعوت می کنند. اگر به خانه ای مراجعه شد و کسی حضور نداشت، دعوت کننده دو چوب را به شکلی خاص جلوی در خانه مورد نظر قرار می دهد که در مراجعه صاحب خانه او متوجه شود کسی به قصد دعوت برای عروسی مراجعه کرده بوده است.
*«حِنا راستکی»؛ به مراسم اصلی حنابندان اتلاق می شود. معمولا با ساز و آهنگ خاص همراه است و از اینجای کار به بعد نبض کارها برای رسیدن به مراسم عروسی تندتر می زند. دعوتی ها در این مرحله دیگر باید نهایی شده باشد. همه وسایل عروسی در این مرحله آماده است. حنابندان عروس و داماد شروع می شود. ولی هرکدام جداگانه در محل متفاوت. هر کدام از عروس و داماد توسط بستگان حنا گذاشته می شوند. معمولا دستها حنا بسته می شود. شب حنابندان را تا صبح بیدار می مانند و ولیمه عروسی را در همین شب تدارک می بینند و آشپزی برای میهمانان عروسی از این شب آغاز می شود.
*«سرآپی» و«مشاطه»؛ در عروسی بلوچی عروس را نزد داماد نمی برند و به اصطلاح «عروس کِشان » ندارند و در عوض این داماد است نزد عروس می رود. بنابراین ماشین عروس هم در زمان کنونی نداریم بلکه ماشین داماد داریم! معمولا با توجه به اهمیت آب در زندگی بلوچ ها و نقشی که در حیات برای آن قائلند و اهمیتی که در زندگی آنان دارد داماد را به نزدیکترین قنات یا رودخانه جاری می بردند و در آنجا خانواده داماد او را در آب استحمام می کردند. در حال حاضر نیز ابتدا داماد به سلمانی یا آرایشگاه می رود و سپس به رودخانه و قنات می روند. برای مثال در ایرانشهر معمولا دامادها را به رودخانه دامن در شمال این شهر می برند. در همین زمان نیز عروس را برای مراسم عروسی آماده می کنند. این قسمت را مشاطه می گویند که تغییر شکل یافته کلمه «مطاشه» به معنای آرایشگر و سلمانی در زبان عربی است. مشاطه بعد از آماده کردن عروس و آرایش او وقتی مراسم عروسی در حال آغاز است چیزی به عنوان هدیه می گیرد و نقاب از چهره عروس برمی دارد و به این ترتیب مراسم جل بندی و احتزار او نیز پایان می یابد.
*«شب یکجایی»؛ مراسم عروسی که آغاز می شود اگر خطبه خوانده نشده باشد این قسمت نیز به اجرا درمی آید که در قسمت بعدی شرح خطبه خواندن نیز آمده است. ولی معمولا خطبه عقد قبلا خوانده شده است. بعد از مراسم عروس و داماد در خانه پدرزن یکجا می شوند و به اصطلاح خود آنها شب یکجایی رقم می خورد که آغاز زندگی مشترک و زناشویی است. عروس و داماد بدین ترتیب در خانه پدرزن زندگی خود را آغاز می کنند و معمولا تا 4 روز در خانه پدرزن مستقر هستند. بعد از مراسم شب یکجایی و در واقع روز بعد از عروسی مراسم «مبارکیان صبا» برگزار می شود که اقوام برای تبریک گفتن به عروس و داماد نزد آنان می روند. عروس و داماد نیز بعد از روز چهارم بعد از عروسی به خانه پدر داماد می روند و در آنجا میهمانی دیگری داده می شود. اگر قرار باشد که عروس و داماد در خانه پدر داماد زندگی را ادامه دهند با این مراسم این اتفاق روی خواهد داد و در غیر این صورت تا مدتی که گاه تا یکسال و بیشتر ادامه پیدا می کند عروس و داماد در خانه عروس مستفر خواهند بود. این موضوع کاملا به توافق طرفین و توانمندی داماد بستگی دارد.

سفره عقد و جهیزیه
در عروسی بلوچی سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد. بلوچ ها مراسم عقد را معمولا در مسجد برگزار کرده اند و در حال حاضر نیز این مراسم همچنان ممکن است در مسجد و بدون هیچ تشریفاتی به جاآورده شود. اما اینک علاوه بر مسجد در خانه نیز مراسم عقد به اجرا گذاشته می شود. به هنگام خواندن خطبه عروس به طور مستقیم به داماد «بله» نمی گوید. وقتی عاقد برای خواندن خطبه به خانه داماد می رود یک نفر را به خانه عروس می فرستد تا عروس شخصی را به عنوان وکیل تعیین کند. این وکیل به طور معمول از خانواده پدری عروس تعیین می شود. عروس معمولا عموی بزرگ یا پدر خود را به عنوان وکیل معرفی می کند. سپس با تعیین وکیل عاقد از داماد و از وکیل عروس درباره مهریه و نکاح می پرسد و بعد خطبه را می خواند. در عروسی بلوچی هیچ خبری از جهیزیه نیست. بنابراین هیچ خانواده ای نگران خرید وسایل خانه برای دختران خود نیستند. در عوض تمام وسایل زندگی را باید پسر تامین کرده باشد. از لحاف و وسایل خواب که معمولا رسم است تا دیگر اقلام لازم و ضروری برای زندگی. در عوض اتفاقی دیگری روی می دهد. داماد بعد از مراسم عروسی و شب یکجایی، در خانه پدرزن اقامت می کند. این اقامت گاه تا یکسال ادامه پیدا می کند و جنبه بدی در اذهان ندارد. گاه نیز داماد خانه و اسباب زندگی را فراهم کرده و در خانه خود زندگی را آغاز می کند. به طور معمول زندگی به صورت فرادا آغاز نمی شود و عروس و داماد بلوچ، با خانواده عروس یا داماد زندگی را آغاز می کنند تا کمبودها و نواقص زندگی اشان کمرنگ تر جلوه کند و به مرور حل و فصل شود و بعد که داماد استطاعت گرفتن جایی برای اقامت را یافت آن وقت مستقل می شوند.

منبع:http://golshar.parsiblog.com